
شیطان
اندازه یک حبّه قند است
گاهی می
افتد توی فنجانِ دلِ ما
حل می شود
آرام آرام
بی آنکه
اصلا ً ما بفهمیم
و روحمان
سر می کشد آن را
آن چای شیرین را
شیطان زهرآگین ِدیرین را
آن وقت
او
خون می
شود در خانه تن
می چرخد
و می گردد و می ماند آنجا
او می شود
من...